11 زن عجیب در سریال مردگان متحرک

به گزارش وبلاگ نیک دل، در حالی که نکته و بحث اصلی سریال The Walking Dead یا مردگان متحرک، زنده ماندن در آخرالزمان زامبی ها و جان سالم به در بردن از انسان های شروری بود که این اتفاق خلق نموده بود، اما در این سریال چیز هایی بسیار بیشتر از وحشت بقا وجود داشت. در داستان این سریال مهم این بود که ثابت گردد آینده ای وجود دارد که ارزش زنده ماندن را دارد و این شامل پیدا کردن عشق و تشکیل خانواده می شد.

11 زن عجیب در سریال مردگان متحرک

به گزارش روزیاتو، ریک گرایمز همسر و پسرش را از دست می دهد، اما عاشق میشون می گردد. نیگان هم همسری برای خود پیدا کرد و حتی یوجین نیز کسی را پیدا کرد که او را به خاطر کسی که بود دوست داشت و آن ها صاحب فرزندی شدند که می خواستند در دنیایی بهتر بزرگش نمایند. با این حال، تنها کسی که در سریال مردگان متحرک هرگز پیروز به پیدا کردن عشق نشد، داریل دیکسون بود.

داریل سریال مردگان متحرک را به عنوان کسی شروع کرد که تقریبا مطیع برادرش بود، اما وقتی به ریک و دیگر بازماندگان پیوست، او به شخصیتی بسیار موثرتر و متفاوت از آنچه در ابتدا بود تبدیل شد. داریل به یک محافظ و رهبر تبدیل شد و یکی از دلایل اصلی بود که افراد بازمانده توانستند تا انتها سریال مردگان متحرک زنده بمانند. با این همه، تنها اتفاقی که هرگز رخ نداد، یک داستان عاشقانه برای داریل دیکسون در سریال مردگان متحرک بود.

افرادی در سریال بودند که هواداران دوست داشتند با داریل وارد رابطه عاشقانه شده و این دو را کنار هم تصور کردند و البته کارول پلتیه در صدر این لیست قرار می گیرد. با وجود این، داریل تا انتها داستان یک گرگ تنها باقی ماند، تا زمانی که به تنهایی به سمت افق رهسپار شد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با 11 شخصیت زن در سریال مردگان متحرک آشنا کنیم که می توانستند با داریل دیکسون وارد رابطه عاشقانه شوند و شریک عاطفی او باشند.

11- لیا

لیا نزدیک ترین کسی است که تا به انتها سریال مردگان متحرک به یک رابطه عاشقانه واقعی با داریل نزدیک شد. آن ها یک همکاری رمانتیک داشتند و می توانستند با هم آینده ای در قالب یک زوج داشته باشند. اما داریل سردرگم و وحشت زده بود و راه دادن یک نفر به حریم خصوصی اش برایش سخت بود. او بعلاوه بیشتر حواسش به کوشش برای زنده ماندن خود و نزدیکانش بود، در حالی که یاد می گرفت به جای اینکه مانند همواره گرگی تنها باشد، با کس دیگری زندگی کند، و همزمان اندوه از دست دادن دوستش ریک نیز او را آزار می داد.

در حالی که یک رابطه واقعی بین لیا و داریل رخ داد، اما سرانجامی نداشت. علاوه بر این، این رابطه با کوشش لیا برای کشتن داریل و مردمش به انتها رسید وقتی متوجه شد که داریل به او خیانت نموده است. او گروه خود به نام درنده ها را به داریل و رابطه با او ترجیح داد و تنها امید هواداران سریال مردگان متحرک برای یک رابطه عاشقانه که داریل داشته باشد نیز به یأس و تراژدی منجر شد.

10- ساشا

ساشا در این سریال دو رابطه عاشقانه را ابتدا با باب و سپس با ابراهیم برقرار کرد. بدترین رابطه او، اما با باب بود، چرا که ساشا یک جنگجوی خبره در نبرد با انسان های بد و زامبی ها و باب بیشتر فردی متواضع و باحوصله و البته بیروح بود که اطرافیانش را در معرض خطر قرار می داد. با این حال، رابطه ساشا با ابراهیم منطقی تر بود، زیرا هر دوی آن ها به شدت سرسخت بودند و به نظر می رسید که بهتر با هم جور می شوند. با این حال، ساشا می توانست با داریل سازگاری خوبی داشته باشد، زیرا هر دو روحیه جنگجویی یکسانی داشتند.

بعلاوه یک علت اصلی داستانی وجود داشت برای پاسخ به این سوال که چرا ساشا و داریل می توانستند زوج مجذوب کنندهی باشند. داریل از یک زندگی خانوادگی که سرشار از نفرت بود، می آمد چرا که برادرش مرل به شدت نژادپرست بود و این دیدگاه نژادپرستانه برای مدتی طولانی در داریل نیز نفوذ نموده بود. تماشا اینکه او عاشق ساشا شده بود، می توانست نشان دهد که داریل بزرگ شده و به مرد بهتری تبدیل شده است، مردی که دیگر دیدگاه های خانوادگی گذشته اش را نداشت.

رابطه ساشا با آبراهام قوی بود، اما داریل می توانست شریک عاطفی مناسب تری برای او باشد اگر این دو زودتر با هم رابطه برقرار می کردند. هر دوی آن ها به وسیله نیگان به دام افتاده و به گروگان گرفته شدند و هر دو هم برای نجات گروه دست به فداکاری های جدی و مرگبار زدند. ساشا و داریل می توانستند در این سریال با هم یک تیم عاشقانه رویایی را تشکیل دهند.

9- آلفا

شاید تصور این رابطه عاشقانه در سریال The Walking Dead کمی دور از فکر و منزجر نماینده باشد، اما حقایق ترسناک در خصوص آلفا در سریال The Walking Dead نشان می دهد که او حداقل به نوعی قادر به داشتن رابطه عاشقانه بود. او حتی یک رابطه کوتاه را با نیگان دنبال کرد و آن را به عنوان پاداشی برای کاری که به خوبی انجام داده بود به او هدیه داد، اما این کار ممکن بود صرفا به خاطر تقویت نیرو های خودی بوده باشد. البته این رابطه و هدیه آلفا بر سرنوشتش تاثیر منفی گذاشت چرا که نیگان در نهایت پیشنهاد او را تنها برای بریدن گلویش پذیرفته و به تهدید او برای مردمان خود انتها داد.

در حالی که داریل کسی نبود که چنین پیشنهادی را از جانب آلفا بپذیرد، هم او و هم آلفا مانند گربه های اهلی دوباره وحشی شده زندگی می کردند. این دو از درگیری و زمین خوردن و کثیف شدن نمی ترسند و روی ظاهر، تمیز کردن خود یا مجذوب کننده بودن تمرکز نمی کردند. اگر آلفا این قدر شرور و بی رحم نبود و زنده می ماند، می توانست با داریل یک زوج تشکیل دهد. سرنوشت نیگان ثابت کرد که می توان برخی از افراد شرور را بازپروری کرد و این کار از حیطه احتمالات ممکن خارج نیست.

8- جادیس

جادیس نیز مانند داریل متخصص بقا در شرایط سخت بود، به طوری که تنها با جملات پراکنده و منقطع صحبت می کرد که ناشی از دوری درازمدت از اجتماع بود و نشان می داد که دوباره به زندگی وحشی مآبانه روی آورده است. داریل نیز مردی کم حرف بود و اگر این دو در شرایط متفاوتی یکدیگر را می تماشاد، ممکن بود پیوند عاشقانه خوبی داشته باشند.

در حالی که به نظر می رسید جادیس به ریک و بعد ها گابریل علاقه پیدا کرد، اما داریل بیشتر یک روح مهربان بود که تفاوت زیادی با دو مرد دیگر داستان داشت. علاوه بر این ها، ممکن بود جادیس شخصیت به دور از صحبت ها و رفتار های غیرمنطقیِ داریل و عدم تردید او در هنگام مبارزه را دوست داشته و درک کند.

بعلاوه جادیس کسی بود که دوست داشت تنها مانده و ترجیح می داد فاصله اش را از جوامع انسانی حفظ کند. اگر این دو در شرایط متفاوتی یکدیگر را دیدار نموده بودند، می توانستند زوجی رویایی باشند. با این حال، با توجه به اینکه جادیس مسئول ربودن ریک گریمز بود - حتی اگر باعث و بانی نجات جان او باشد - اکنون هیچ شانسی وجود ندارد که داریل از جادیس چیزی جز انتقام بخواهد.

7- بث

بث و داریل چه مرگشان بود و رابطه آن ها چه ماهیتی داشت؟ این دو تنها مانده و مجبور بودند به تنهایی برای زنده ماندن کوشش نمایند، در خصوص زندگی هایشان با هم صحبت می کردند، با هم می نوشیدند و شبیه زوجی عاشق در اولین قرار عاشقانه شان به نظر می رسیدند.

البته، ممکن است این رابطه آن ها به عنوان یک رابطه برادر / خواهری نیز تفسیر گردد، نه یک رابطه عاشقانه. برخی از ناراحت نماینده ترین اتفاقات و لحظات سریال مردگان متحرک زمانی رخ داد که داریل و بث به تنهایی برای بقا کوشش می نمایند و مجبور می شوند برای محافظت از یکدیگر بجنگند. در این لحظات به نظر می رسید که جفت شدن آن ها اجتناب ناپذیر است.

در هر صورت، زندگی بث قبل از اینکه اتفاقی بین آن ها بیفتد، ورای پیوند عاطفی قوی که بینشان شکل گرفت، به انتها رسید. بث در نهایت با کارول به بیمارستانی برده شدند که در آنجا بازماندگان را مجبور به انجام یک شغل روزمره می کردند تا به آن ها حق محافظت در آنجا داده گردد. با این حال وقتی داریل برای نجات آن دو ازه راه رسید، بث از فرصت استفاده کرد و به رباینده اش، داون، حمله کرد. تماشا داریل در حالی که جنازه بث را در آغوش دارد و از بیمارستان خارج می گردد، یکی از غم انگیزترین و تراژیک ترین لحظات کل سریال است. آیا داریل بث را دوست داشت؟ شواهد و قرائن تا حدودی چنین می گفت.

6- آندریا

آندریا و داریل از اولین اعضای گروه بازماندگان از همان روز های اول وقوع آخرالزمان زامبی ها بودند. داریل در آن موقع شخصیت بسیار ناخوشایندتر و نچسب تری داشت و بسیار تهاجمی تر و خشن تر رفتار می کرد. ناراحتی و اندوه او به خاطر از دست دادن مریل در آتلانتا نیز اوضاع را بدتر می کرد؛ ناتوانی او در پیدا کردن سوفیا در فصل دوم نیز بر وخامت اوضاع روحی او اضافه نمود.

در طرف دیگر، آندریا به تازگی با از دست دادن خواهرش در حمله زامبی ها روبرو شده بود که باعث شد حتی به فکر خودکشی نیز بیفتد. این دیل بود که او را متقاعد کرد تا در فصل اول The Walking Dead از سی دی سی محکوم به نابودی فرار کند و آندریا هرگز او را به خاطر اینکه باعث شد زنده بماند نبخشید.

در حالی که داریل کم کم داشت خودش را پیدا می کرد، آندریا هنوز به کسی احتیاج داشت که به او یاری کند تا همه چیز را درک کند و بر اوضاع مسلط گردد. این اتفاق هرگز رخ نداد و زمانی که آندریا در نهایت با فرماندار رابطه عاشقانه عجیبی شکل داد، این رابطه غیرمنتظره و خیانتکارانه در نهایت او را از لبه پرتگاه به پایین هل داد و به دست همین فرماندار طعمه یک زامبی شد. اگر آندریا و داریل به یکدیگر علاقمند می شدند و به رشد یکدیگر یاری می کردند، سرنوشت آن ها می توانست بسیار متفاوت باشد - به خصوص وقتی پای سرنوشت آندریا در میان بود.

5- میشون

در حالی که میشون و ریک قطعا یک زوج قدرتمند و دوست داشتنی در سریال واکینگ دد بودند که هواداران نیز آن ها را بسیار دوست داشتند، اما اگر همه چیز به گونه دیگری پیش می رفت، میشون می توانست علاقه ای طبیعی نیز به داریل پیدا می کرد. هر دوی آن ها ناجیانی بودند که از فداکاری و مرگ به خاطر مردم خود نمی ترسیدند و این خصلت به یک پیوند فوری بین این دو تبدیل می گردد.

از دست دادن ریک فرصتی را برای این دو فراهم کرد تا احتمالاً با هم جفت شوند، اما این اتفاق هرگز رخ نداد. هر دوی آن ها به ستون های جوامع خود تبدیل شدند، در حالی که میشون هنوز مشتاق ریک بود. وقتی میشون فهمید که ممکن است ریک هنوز زنده باشد، به جستجوی او به بیرون از جامعه گروهش رفت و به طور موثری به هر گونه امکان رابطه عاشقانه احتمالی با داریل انتها داد.

اما در نسخه کمیک ها دیده می گردد که اوضاع چگونه می توانست برای میشون بسیار متفاوت باشد. در کمیک های The Walking Dead خبری از ریک و میشون نبود، همان طور که دریل دیکسون هم وجود نداشت. در عوض ریک عاشق آندریا می گردد که شخصیتی بسیار متفاوت در کمیک ها بود (شخصیت های کارول و آندریا جای خود را در کمیک ها عوض می نمایند). کارول عشقی بود که ریک پیدا کرد و میشون به جای او با پادشاه ازیکیل وارد رابطه می گردد. اگر ریک با آندریا جفت شده بود، می شد میشون و داریل را تصور کرد که در سریال مردگان متحرک با هم وارد رابطه عاشقانه می شوند، که می توانست ایجاد قوی ترین زوج کلیت سریال را در پی داشته باشد.

4- لارا

لارا زمانی یک از ناجیان رده بالا در گروه نیگان بود، اما پس از سقوط نیگان، تغییر موضع داد و در جامعه بازماندگان اصلی داستان ادغام شد. به سختی می توان او را به عنوان یک شخصیت شیطانی و پلید طبقه بندی کرد، زیرا تنها هدف او زنده ماندن بود. در فصل دهم و در قالب یک فلش بک می بینیم که قبل از شکل گیری گروه ناجی ها، لارا یک شخصیت متفاوت و یک قهرمان کامل بود.

این احتمال وجود داشت که او و داریل نیز در ادامه داستان با هم رابطه عاشقانه ای داشته باشند، اما این اتفاق رخ نداد. با ورود نجوا نمایندگان به داستان، هنگامی که بتا به طور وحشیانه ای لارا را کشت، به سرنوشت دراماتیک او برای همواره انتها داد، و بدین ترتیب هر فرصتی برای ایجاد رابطه عاشقانه بین لارا و داریل از بین رفت.

با وجود این سوال ها که اگر برخی از شخصیت ها نمی مردند، چه اتفاقی در The Walking Dead می افتاد، بسیاری بر این باورند که لارا می توانست متحد و جنگجوی مهمی در ادامه داستان باشد. او یکی از شخصیت های The Walking Dead است که لیاقت زمان بیشتری برای حضور در داستان را داشت و به راحتی می توان تصور کرد که اگر نمی مرد، دیر یا زود ارتباط و تعاملی بین او و داریل شکل می گرفت، فارغ از اینکه این تعامل عاشقانه باشد یا نه.

3- مگی

شاید برای داریل سخت بود که پس از نزدیک شدن به خواهرش، بث، با مگی رابطه عاشقانه برقرار کند. به علاوه، در آن موقع مگی و گلن ازدواج نموده بودند و به شدت عاشق هم شده بودند. اما اگر مگی از همان ابتدا به گلن توجه نمی کرد، او و داریل می توانستند زوج خوبی شوند.

مگی همواره یک رهبر با اراده و قوی بود، اما در طول زمان به یک جنگجوی سرسخت نیز تبدیل شد. مگی و داریل می توانستند با هم عالی باشند، اگر همه چیز به گونه ای دیگر پیش می رفت. متاسفانه با توجه به اینکه اقدامات داریل باعث شد تا یکی از بی رحمانه ترین و تراژیک ترین مرگ های The Walking Dead اتفاق بیافتد و گلن به دست نیگان به انتها راه برسد، سخت بود تصور کرد که شاهد عملی شدن رابطه ای بین مگی و داریل باشیم.

با اتفاقاتی که نیگان رقم زد و نفرتی که مگی نسبت به او پیدا کرد، هیچ راهی باقی نمی ماند که مگی و داریل بتوانند با هم کنار بیایند. شاید او مستقیما داریل را مقصر مرگ گلند نمی دانست، اما مرگ تراژیک گلن بیش از همه تقصیر او بود. به علاوه، بعد از مرگ گلن، مگی دیگر علاقه ای به عشق یا ایجاد رابطه عاشقانه با کسی نداشت. به نظر می رسید که داریل دیکسون و مگی ری در انتها بسیار شبیه هم بوده و به این نتیجه رسیده بودند که بهتر است همواره تنها بمانند.

2- کانی

تنها باری که داریل در صحبت کردن با زنی نشانه ای از دلبستگی و علاقه نشان می داد، زمانی بود که با کانی صحبت می کرد. از آنجا که کانی ناشنوا بود، داریل باید راه های منحصر به فردی برای برقراری ارتباط با او پیدا می کرد، به وسیله زبان اشاره ای که کمی با آن آشنا بود، به علاوه حرکات دست، ژست ها، و البته یادداشت های عاشقانه بچگانه. روشن است که هر دو چیز های مجذوب کنندهی برای یکدیگر داشتند و اگر رابطه ای شکل می گرفت، آن پیوند محکم باقی ماند. پس از مرگ محتمل کانی به خاطر نقشه های آلفا، داریل به طور خستگی ناپذیری برای پیدا کردن او کوشش کرد. کانی از این ماجرا جان سالم به در برد، و این بدین معنا بود که هنوز کورسوی امیدی برای این دو وجود دارد که بتوانند در کنار هم به آرامش برسند.

کانی در انتها داستان The Walking Dead جان سالم به در برد، اما بعد از آن دیگر خبری از یک انتها عاشقانه برای داریل دیکسون و کانی نبود. کانی بخشی از نبرد نهایی بود و در نهایت به طور ویژه در پی داریل گشت و مشتاقانه او را در آغوش گرفت. زمانی که داریل اعلام نمود که اکنون به زبان اشاره مسلط است و کانی بتواند با او صحبت کند، لحظه شیرینی بود و به نظر می رسید داریل از اینکه بالاخره کانی را شاد می بیند بسیار خرسند است. با این حال، داریل جامعه مشترک المنافع و کانی را ترک کرد تا در پی ریک بگردد، و این بدان معنا بود که او از یک رابطه محتل عاشقانه دیگر در سریال واکینگ دد دست کشید.

1- کارول

هواداران سریال مردگان متحرک از همان دو فصل اول نیز نشانه های متعددی را تماشاد که نشان می داد کارول و داریل احساسی به یکدیگر دارند. از آن موقع، این دو با وجود موانع بسیار در طول سال ها، به عنوان برترین دوستان با هم رشد نموده اند. داریل و کارول می دانند که چگونه با یکدیگر صحبت نمایند، بخاطر یکدیگر دست به هر کاری می زنند و پیوندشان ناگسستنی به نظر می رسد.

شاید این رابطه یک دوستی بسیار نزدیک باشد، اما همواره به نظر می رسد که چیزی در زیر این لایه ظاهری از رابطه ای برادرانه خواهرانه وجود دارد. به جرات می توان گفت که پنجره فرصت ارتباط عاشقانه بین این دو مدت ها بود بسته شده بود، به خصوص باتوجه به اتفاقات غم انگیزی که اتفاق افتاده و از غم انگیزترین اتفاقات مربوط به کارول در سریال The Walking Dead بود.

با این حال، هیچ کس در زندگی داریل وجود ندارد که بیش از کارول به او اهمیت دهد - و این ممکن است شامل برادر خودش مرل و نزدیک ترین دوستش ریک نیز باشد. هواداران سریال مردگان متحرک سال ها می خواستند داریل و کارول را با هم ببینند، اما با وجود اینکه سریال بار ها نشانه ها و سرنخ های از ایجاد این رابطه را نشان می داد، اما رابطه عاشقانه کارول و داریل هرگز اتفاق نیفتاد. وقتی داریل در انتها سریال راه خود را برای پیدا کردن ریک رفت، به نظر می رسید که برای همواره در را به روی رابطه با کارول بسته است.

با این حال، با انتشار اخباری مبنی بر حضور کارول در سریال The Walking Dead: Daryl Dixon، به نظر می رسد که داستان این دو شخصیت اصلی سریال واکینگ دد هنوز به انتها نرسیده و علیرغم تفاوت سنی شان شاید بالاخره شاهد رابطه عاشقانه این دو باشیم.

منبع: فرارو

به "11 زن عجیب در سریال مردگان متحرک" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "11 زن عجیب در سریال مردگان متحرک"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید