هرآنچه باید درباره فرایند خرید اکتیویژن بلیزارد به وسیله مایکروسافت بدانید
به گزارش وبلاگ نیک دل، خرید 70 میلیارد دلاری اکتیویژن بلیزارد (Activision Blizzard) به وسیله مایکروسافت (Microsoft) در حال حاضر به وسیله نهادهای نظارتی سراسر دنیا در حال آنالیز است. این فرایند پس از آنکه نهادهای نظارتی برزیلی (CADE) پاسخ های دریافتی از اهالی صنعت بازی درباره این معامله و تأثیر احتمالی آن را علنی کرد، کم کم در حال شکل گیری است.
این فرایند کمی پیچیده است و نهادهای گوناگونی را از کشورهای مختلف درگیر می نماید که باید قبل از انجام معامله به آن نگاه نمایند. این ها همه چیزهایی هستند که باید درباره آن ها بدانید، و اینکه مسائل کلیدی در این فرایند شامل چه چیزهایی می گردد.
چرا مایکروسافت برای نهایی کردن خرید اکتیویژن بلیزارد احتیاج به تأییدیه و مجوز دارد؟
از نظر تجاری این یک معامله بزرگ است و می تواند متحول نماینده باشد. به گونه ای که نه فقط چیزهایی را برای مایکروسافت و ایکس باکس متحول کند، بلکه می تواند تحولی در کل صنعت بازی های ویدئویی ایجاد کند. این معامله به صورت بالقوه می تواند پتانسیل این را داشته باشد که روی همه تأثیر بگذارد، از کوچک ترین توسعه دهندگان بازی های مستقل تا بزرگ ترین نام های فعال در صنعت و البته خود بازیکنان.
نهادهای نظارتی خاصی وجود دارند تا اطمینان حاصل نمایند که چنین معاملاتی منجر به مسائل انحصارطلبی و مسائل آن نمی گردد، جایی که یک شرکت می تواند بیش از حد به بازار مسلط گردد یا رقابت در یک حوزه به گونه ای آسیب ببیند که منجر به انتخاب های کمتر، قیمت های بالاتر یا نوآوری کمتر گردد.
با توجه به مقیاس و مقدار بزرگ این معامله، مایکروسافت قبل از نهایی کردن فرایند تصاحب اکتیویژن بلیزارد باید تأییدیه های ضدتراست (antitrust) را دریافت کند.
این نهادهای نظارتی چه افرادی هستند؟
نهادهای نظارتی در سرتاسر دنیا وجود دارند اما سه نهاد اصلی وجود دارد که مایکروسافت برای تکمیل این خرید بزرگ به تأییدیه آن ها احتیاج دارد. اولین مورد، نهاد نظارتی ایالات متحده یعنی کمیسیون تجارت فدرال (FTC) است که فرایند آنالیز آن آغاز شده و در حال حاضر وارد مرحله دوم شده است.
نهاد نظارتی بعدی که در حال حاضر این معامله را آنالیز می نماید، نهاد قدرت رقابت و بازار (CMA) است. این نهاد نظارتی مربوط به بریتانیا است و آن ها در حال حاضر در مرحله اول آنالیز خود هستند که در آغاز سپتامبر به سرانجام می رسد.
سومین نهاد نظارتی اصلی برای مایکروسافت، کمیسیون اروپا است که فرایند آنالیز این معامله هنوز به وسیله آن ها آغاز نشده است.
منظور از مراحل یا فازهای این آنالیز ها چیست؟
مرحله اول یک دوره نسبتاً کوتاه است که در آن نهادهای نظارتی اطلاعاتی را درخواست می نمایند و پرسشنامه هایی را برای رقبا می فرستند. بیشتر ادغام ها و تصاحب ها در این مرحله تأیید می شوند.
برای هر چیز پیچیده تری که ممکن است خطری را در رقابت در بازار ایجاد کند، نهادها نظارتی خواستار مرحله دومی برای آنالیز های خود می شوند. این جایی است که تحلیل ها و آنالیز های دقیق تر و عمیق تری در رابطه با تأثیرات آن فرایند ادغام یا تصاحب در بازار مربوطه انجام می گردد. به صورت ساده، این مرحله شامل تحقیقات با جزئیات بیشتری است تا این اطمینان حاصل گردد که این معامله رقابت را در بازارهایی که به آن نهاد نظارتی مربوط است، محدود نمی نماید.
در حال حاضر، همان طور که گفته شد، کمیسیون تجارت فدرال (FTC) که متعلق به آمریکا است، وارد مرحله دوم تحقیقات خود شده است.
اگر این معامله تأییدیه ایالات متحده را دریافت کند اما تأییدیه بریتانیا یا اتحادیه اروپا را دریافت نکند، چه اتفاقی می افتد؟
علت اینکه این سه نهاد نظارتی بسیار مهم هستند، این است که همه آن ها قدرت مسدودکردن معامله یا تحمیل شرایطی بر آن را دارند. برای مثال، اگر نهاد قدرت رقابت و بازار (CMA) که متعلق به بریتانیا است، پاسخ منفی بدهد، آنگاه ممکن است این حکم در سطح دنیای اعمال گردد.
منظور از تحمیل شرایط چیست؟
نهادها نظارتی می توانند معامله را تأیید یا آن را رد نمایند یا معامله را تحت شرایط خاصی که برای حفظ رقابت طراحی شده است، تأیید نمایند.
برای مثال، یک شرط می تواند این گونه باشد که اگر بازی های اکتیویژن بلیزارد همچنان چند پلتفرمی باشند، یعنی برای پلتفرم های دیگر هم عرضه شوند، مایکروسافت می تواند این قرارداد را کامل کند. بعلاوه آن ها می توانند تصریح نمایند که اکتیویژن بلیزارد باید به عنوان سازمان مستقل خود باقی بماند (اگرچه تحلیلگران معتقدند که این موضوع بعید است). همه نوع شرایطی را می توان برای این معامله در نظر گرفت که ممکن است باعث گردد که یک خرید غیرقابل قبول را قابل قبول کند.
با این حال، اجرای شرایط ممکن است سخت باشد و تیم ها را ملزم می نماید تا مطمئن شوند که تجارت به طور عادلانه انجام می گردد.
چه چیزهای به خصوصی ممکن است نهادهای نظارتی را در این معامله نگران کند؟
همان طور که به احتمال زیاد در اخبار این روزها دیده باشید، بزرگ ترین نگرانی پیرو تصاحب اکتیویژن بلیزارد به وسیله مایکروسافت با تمرکز بر شرایط سری بازی کال آو دیوتی (Call of Duty) صورت گرفته است.
کال آو دیوتی یکی از بزرگ ترین و پرطرفدارترین بازی های دنیا است و نهادهای نظارتی باید تصمیم بگیرند که در صورتی که مایکروسافت صاحب این سری بازی بزرگ گردد، آیا به صورت بالقوه این امکان وجود دارد که آن ها بر بازار بازی های ویدئویی مسلط شوند و این باعث انحصار در بازار و ایجاد یک شرایط ضد تراست (antitrust) گردد که ممکن است برای خود مصرف نمایندگان هم نتایج و تأثیراتی منفی داشته باشد.
سلطه مایکروسافت در صنعت بازی های ویدئویی چه مسئله ای دارد؟
تسلط یک شرکت در یک فضا می تواند رقابت را خفه و رشد را محدود کند و نوآوری را کاهش دهد که به طور بالقوه به خود مصرف نمایندگان هم آسیب می رساند. اگر شرکتی وجود داشته باشد که سلطه بر کنسول ها، یا سرویس های اشتراکی، یا کانال های توزیع (بازی) را در اختیار داشته باشد، این یعنی تمام توسعه دهندگان بازی - در همه ابعاد - بیش از حد به آن شرکت وابسته خواهند بود.
رقابت چیز خوبی است. این یعنی می تواند منجر به افزایش انتخاب ها و اطمینان از پایین ماندن قیمت ها باشد. این کار شرکت ها را مجبور به نوآوری و سازگاری می نماید. این یعنی آن ها باید رقابتی باشند و سخت تر کوشش نمایند تا مراقب مخاطبان و شرکای خود باشند.
در حال حاضر فضای بازی ها بسیار رقابتی است و شرکت های مختلف به یکدیگر فشار می آورند تا چیزهای تازهی را امتحان نمایند، خدمات خود را بهبود دهند و محصولات بهتری را فراوری نمایند.
آیا کال آو دیوتی باعث سلطه مایکروسافت بر صنعت بازی های ویدئویی می گردد؟
این یک سؤال کلیدی است. همان طور که در اسناد اخیر به عنوان بخشی از تحقیقات نهادهای نظارتی برزیل فاش شده است، پلی استیشن (جای تعجبی ندارد) فکر می نماید که کال آو دیوتی چنین تأثیری را خواهد داشت. کال آو دیوتی یک عنوان قابل توجه با هواداران بسیار زیادی است. این نه تنها بزرگ ترین بازی در ایکس باکس، بلکه بزرگ ترین بازی در پلی استیشن هم است.
مایکروسافت (این هم جای تعجبی ندارد) با این عقیده موافق نیست و باور دارد که کال آو دیوتی به صورت ویژه ای منحصر به فرد نیست و در واقع با رقابت شدیدی روبرو است.
یکی از بخش های کلیدی در این بحث این است که آیا مایکروسافت کال آو دیوتی را در پلتفرم های سونی در دسترس قرار خواهد داد یا خیر. مایکروسافت اصرار دارد که به ساخت بازی های کال آو دیوتی روی تمام دستگاه ها ادامه خواهد داد اما این وعده جزئیات دقیقی را ارائه نمی دهد.
سوابقی وجود دارد که مردم برای نشان دادن آنچه مایکروسافت ممکن است انجام دهد از آن ها استفاده می نمایند. برای مثال، ماینکرفت یکی دیگر از خریدهای بزرگ مایکروسافت در صنعت بازی است، با این حال این عنوان همچنان در همه پلتفرم ها پشتیبانی و عرضه می گردد.
با این وجود، وقتی مایکروسافت شرکت بتسدا را خریداری کرد، این شرکت رویکرد دیگری را اتخاذ کرد. برخی از بازی های همچنان روی پلی استیشن پشتیبانی شدند (به صورت ویژه بازی های سرویس محوری همچون الدر اسکرولز آنلاین)، در حالی که بازی های تازه و بزرگ آن ها همچون استارفیلد چنین شرایطی را نداشت و روی دیگر کنسول ها عرضه نخواهد شد.
پس همه چیز درباره فضای رقابت کنسول ها است؟
یکی از بخش های کلیدی این مصاحبه تنها نقش کال آو دیوتی در بازار کنسول های بازی نیست، بلکه از نظر استریم و اشتراک نیز اهمیت زیادی دارد. اولی یک مدل توزیع است که در آن می توان بازی ها را تقریباً روی هر دستگاهی استریم و اجرا کرد، در حالی که دومی یک مدل تجاری است که گیمرها برای دسترسی به مجموعه ای از بازی ها باید هزینه ماهانه ای پرداخت نمایند.
مایکروسافت با سرویس اشتراکی گیم پس و سرویس ابری ایکس کلاود بازیگر مهمی در این فضا است. سرویس اشتراکی مایکروسافت از این جنبه منحصر به فرد است که برخی از بازی های تراز اول پرهزینه را در همان روز انتشارشان بر روی سرویس قرار می دهد. این در حالی است که رقبا (از جمله سونی) در گذشته بیان نموده اند که آن ها نمی توانند این رویکرد را از نظر اقتصادی توجیه نمایند.
مایکروسافت بعلاوه دارای مزیتی در فضای استریم ابری است زیرا مالک Azure، یکی از بزرگ ترین عملیات رایانش ابری در دنیا است. گفتنی است که سایر رقبا در این فضا از جمله گوگل و آمازون در زمینه فناوری و خدمات ابری مزایای مشابهی مثل مایکروسافت دارند.
بنابراین حتی اگر کال آو دیوتی همچون حالا روی پلتفرم های دیگر هم منتشر گردد، این بازی و بعلاوه عناوین دیگر اکتیویژن بلیزارد قطعاً تأثیر مثبتی روی کسب وکار سرویس های اشتراکی و استریم ابری ایکس باکس خواهد داشت.
به عبارت دیگر، عامل های بسیاری وجود دارد که نهادهای نظارتی می توانند آن ها را در نظر بگیرند. درنهایت، آن ها اهمیتی به سونی یا هر رقیب دیگری نمی دهند و صرفاً به تأثیر آن روی مصرف نماینده فکر می نمایند.
اگر دیزنی می تواند جنگ ستارگان، مارول و شرکت فاکس را خریداری کند، مطمئناً مایکروسافت هم می تواند کال آو دیوتی را تصاحب کند؟
تا به امروز خرید مشابهی با خرید اکتیویژن بلیزارد به وسیله مایکروسافت در صنعت بازی های ویدئویی وجود نداشته است. به همین دلیل این ما را وسوسه می نماید تا نگاهی به صنعت سینما بیندازیم. با این حال، مقایسه آن ها دقیق و شبیه هم نیست. برای مثال، احتمال کمی وجود دارد که فردی را پیدا کنید که فقط فیلم های جنگ ستارگان یا فیلم های مارول را نگاه کند اما این احتمال کاملاً وجود دارد که افرادی را بازی کنید که فقط (یا حداقل غالباً) به تجربه بازی های کال آو دیوتی بپردازند.
بدیهی است که تصاحب این نمانام ها به وسیله دیزنی، به علاوه شرکت فاکس، این شرکت را قادر ساخته تا به یک بازیگر اصلی در بازار استریم تلویزیونی و سرویس های اشتراکی تبدیل گردد. با این حال، نهادهای نظارتی به این نتیجه رسیده اند که این معاملات برای آسیب زدن به رقابت کافی نیستند، به خصوص با در نظر گرفتن مقدار و قابلیت ها و ظرفیت های شرکت هایی مانند نتفلیکس، آمازون و اپل.
در بازی های ویدئویی، کسب وکار پیرو سرویس های اشتراکی هنوز در مراحل اولیه و ابتدایی خود واقع شده است (استریم ابری حتی عقب تر است) و به همین دلیل معین نیست که چقدر اهمیت پیدا خواهد نمود. بنابراین بخشی از بحث درباره این خواهد بود که چقدر این امکان وجود دارد که سرویس های اشتراکی و نحوه کار آن ها به مدل اصلی کسب وکار صنعت بازی های ویدئویی تبدیل گردد یا آیا استریم ابری به یک روش توزیع قابل توجه تبدیل خواهد شد و این چه معنایی می تواند برای رقابت در بازی های ویدئویی داشته باشد.
نهادهای نظارتی با چه افرادی صحبت می نمایند؟
در کنار بازیگران شناخته شده صنعت مانند پلی استیشن و نینتندو، نهادهای نظارتی احتمالاً با طیف گسترده ای از شرکت های بازی سازی از جمله توسعه دهندگان کوچک تر، ناشران بزرگ، نهادهای تجاری، تحلیلگران، شرکت های داده و بعلاوه شرکت های بزرگی مانند اپل، گوگل، آمازون و متا صحبت خواهند کرد که همگی به سرمایه گذاری و توسعه دارایی خود در بازی های ویدئویی ادامه می دهند.
نهادهای نظارتی در چه زمانی تصمیم می گیرند؟
با فرض اینکه هر سه نهاد نظارتی اصلی به مرحله دوم تحقیقات و آنالیز های خود بفرایند، این فرایند می تواند مدت زیادی طول بکشد و حتی به سال 2023 برسد (مایکروسافت تخمین می زند که این فرایند ممکن است تا اواسط سال آینده طول بکشد). انتظار داشته باشید که چیزهای بسیار بیشتری را درباره این خرید بزرگ در ماه های آینده بشنوید. برای آینده نزدیک، کال آو دیوتی و دیگر بازی های اکتیویژن همچنان برای دیگر پلتفرم ها عرضه و پشتیبانی خواهند شد.
منبع: GameIndustry.biz
منبع: دیجیکالا مگ